10 اصطلاح انگلیسی جدید با 4 کتاب (از سطح ابتدایی تا پیشرفته)
چند اصطلاح انگلیسی بلدید؟ دوست دارید انگلیسی قوی داشته باشید؟ میخواهید اسپیکینگ شما به سرعت پیشرفت کند؟ اصطلاحات، ضرب المثل ها و کلمات بخش مهمی از زبان انگلیسی روزمره هستند که 60% سرعت یادگیری انگلیسی را بالاتر میبرد، اگر شما میخواهید اسپیکینگ عالی داشته باشید و بتوانید مثل آمریکایی ها اسپیکنیگ کنید، باید با اصطلاحات و کلمات زیادی آشنا باشید تا بتوانید در سطح پیشرفته ارتباط برقرار کنید و لهجه انگلیسی آمریکایی/بریتانیایی را به خوبی درک کنید.
هر زبانی از مجموعه منحصر بفردی از کلمات و اصطلاحاتی تشکیل شده است که از ترکیب کلمات و اصطلاحات دیگری ایجاد شده اند که نقش عمده ای در یادگیری مهارت ها انگلیسی کمک زیادی میکنند.
خب بیایید شما را با 10 اصطلاح انگلیسی (English idioms) جدیدی آشنا کنیم که بسیار کاربردی و جذاب هستند، این مقاله را تا آخر مطالعه کنید، به مثالها و نمونه ها توجه کنید تا بتوانید چند اصطلاح انگلیسی عالی یاد بگیرید و در مکالمات روزمره خود از آنها استفاده کنید.
در آخر هم چند کتاب بسیار عالی و کاربردی برای شما عزیزان معرفی خواهیم کرد تا بتوانید با استفاده از آنها کلی اصطلاحات و عبارات انگلیسی یاد بگیرید و انگلیسی خود را در سطح ادوانس برسانید. تا آخر مقاله با ما همراه باشید و از اصطلاحات جالب لذت ببرید!
نکته: مثالها به زبان انگلیسی ارائه شدند و ترجمه آنها در زیر بیان شده است، با دقت مطالعه فرمایید تا متوجه اصطلاح اصلی بشوید.
چند اصطلاح جالب انگلیسی
اینجا یک باغ وحش است (It’s a zoo out there)
در این بخش به چهار اصطلاح انگلیسی اشاره میکنیم که از اسم حیوانات استفاده شده است. مثلا( اصطلاح بوی موش را حس میکنم به معنای اینکه من احساس میکنم یه جای کار می لنگه یا یه مشکلی وجود داره) در این مثال به گفتگوی دو فردی اشاره شده است که پس از برگشتن از مغازه متوجه شدند که درب خانه آنها باز است و احساس کردند که یه جای کار می لنگه….
Smell a rat!
Feel that something is wrong
Example
A: How comes the front door is open? Didn’t you close it before we went shopping?

B: Frankly, I smell a rat.
A: Me, too. I’m convinced that something is definitely wrong here
B: We’d better call the police
احساس میکنم یه مشکلی وجود داره!
مثال
الف: چطور ممکنه که درب جلویی بازه! مگه قبل از رفتن به خرید درب را نبسته بودی؟
ب: صادقانه بگم، من احساس میکنم یه مشکلی وجود داره.
الف: من همچنان. من باور کردم که اینجا قطعاً یه مشکلی وجود داره
ب: بهتر است به پلیس زنگ بزنیم.
در مثال بعدی که قرار است بخوانید، اصطلاح انگلیسی به سمت سگ ها رفت، یعنی خراب شد و از بین رفت. در این مثال به گفتگوی بین دو فرد اشاره شده است که درمورد خانه ای صحبت میکنند که بسیار خراب شده است و نیاز به ترمیم دارد. به مثال توجه کنید!
Go to the dogs!
Become run-down
Example
A: have you seen their house lately? It’s really gone to the dogs
B: It’s true that it has become run-down and in serious need of repair, but I’m sure that it can be fixed up to look like new
A: I guess with a little carpentry work and some paint it should look pretty decent.
به سمت سگ ها رفت!
مثال
الف: اخیراً خونه آنها را دیدی؟ واقعاً به دهن سگ ها رفته
ب: آره درسته خونه آنها وقعاً خراب شده و به ترمیم نیاز داره، ولی من مطمئنم که ترمیم میشه.
الف: من حدس میزنم با کمی کار نجاری و رنگ آمیزی بسیار مناسب تر به نظر برسه.
اصطلاح انگلیسی ماهی که به معنای مشکوک و عجیب میباشد، شامل یک داستان کوتاهی میشود که در مورد یک عمل مشکوک شناخته شده توسط پلیس صحبت میکند. به مثال دقت کنید!
Fishy
Strange and suspicious
Example
When the security guard saw a light in the store after closing hours, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and explained to his superior that he thought something strange and suspicious was occurring.
مشکوک و عجیب!
مثال
وقتی که گارد امنیتی بعد از ساعت تعطیلی مغازه چراغی را دید، چیزی عجیب و مشکومی به نظرش رسید، به دفتر مرکزی تماس گرفت و به مافوق گفت فکر میکند اتفاق عجیب و مشکوکی در حال وقع است.
یک موضوع کاملاً متفاوت.. این یکی از اصطلاحات انگلیسی جالب است و کاربرد زیادی دارد، در مثال در مورد شوخی های فردی به اسم ایریک است که با دوستان خود شوخی میکند و میگوید که شوخی یک موضوعی کاملاً متفاوتی است که باعث ناراحتی کسی نمیشود.
Horse of different color
Quite a different matter
Example
Eric likes to play jokes on his friends, but he makes sure that nobody is hurt by any of his pranks. A prank that hurts someone is a horse of different color! Being playful is one thing, but hurting some by one’s prank is quite a different matter.
یک موضوع کاملاً متفاوت است
مثال
ایریک دوست دارد با دوستانش شوخی کند، اما مطمئن میشود که با شوخی هایش کسی را ناراحت نکند. شوخی که به کسی صدمه نمیزند و اسبی را رنگ دیگر است! بازیگوش است یک موضوع است اما آسیب زدن کسی با شوخی یک موضوعی کاملاً متفاوت است.
بدن کاربرد های زیادی دارد (The body has many uses)
در بخش دوم به سه مثال خیلی کاربردی و جذابی اشاره میکنیم که با استفاده از اعضای بدن، اصطلاح ساخته شده است.
اولین مثال در مورد آزار دادن دیگران است و اصطلاحش ” بر موهای کسی سوار شدن” است که به معنی اذیت کردن کسی میباشد. به مثال توجه کنید!
Get in someone’s hair
Bother someone
Example
Children! Would you please stop making so much noise! And for heaven’s sake pick up your clothes and toys! It’s hard enough trying to keep this house clean without your throwing your things all over the place!
Clara: I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
Listen, Jim. I can’t bear it, the children bother me and make me very energy when they’re so noisy and messy.
بر موی کسی سوار شدن
مثال
بچه ها میشه کمتر سر و صدا کنیدً محض رضای خدا لباس ها و وسایل بازی خود را بردارید! به اندازی کافی تمیز کردن خانه بدون وسایل شما سخت استً
کلارا: من میدانم که بچه هات اذیتت میکنند، اما تو نباید زیادی ناراحت بشی

جیم به من گوش بده، من اصلاً نمیتونم تحمل کنم، وقتی بچه ها خیلی سر وصدا میکنند و نامرتب هستند، من خیلی اذیت و عصبانی میشم.
اصطلاح انگلیسی نسنجیده سخن گفتن، یکی از اصطلاحات جالبی است که در زبان فارسی هم وجود دارد و به این معنی است که فردی سخن میزند اما بدون اینکه فکر کند حرف میزند، در واقع سخن نسنجیده گفتن میشود. در این مثال به داستان کوتاهی در مورد جیم گفته میشود. او یک فردی است که سخنانش را نسنجیده میزند. به مثال دقت کنید!
Shoot off one’s mouth
Express one’s opinions loudly
Example
Jim doesn’t play tennis very much, but he’s always shooting off his mouth about how good he is. Yet he’s fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.
نسنجیده سخن گفتن
مثال
جیم زیادی تینس بازی نمیکند اما همیشه در مورد اینکه چقدر خوب بازی میکند، حرف میزند. اما هیچ کسی را فریب نمیدهد. جیم کمی لاف میزند و همه میدانند که او سخنانش را نسجنیده میگوید ( جوری حرف میزند که همه چیز را در مورد بازی میداند).
از گلوی کسی پریدن در واقع به معنای ” با کسی عصبی شدن” یک اصطلاح انگلیسی پرکاربرد است. در مثال زیر گفتگوی کوچکی بین پدر و پسری است که نیمه شب وارد خانه میشود و پس از اینکه پدرش عصبانی میشود، پسر میگوید بابا لازم نیست از گلو من بپری… به مثال زیر توجه کنید!
Jump down someone’s throat
Become angry with someone
Example
A: That’s it, Greg! You’d better not come in after midnight again!
B: I know, dad. You don’t have to jump down my throat! I told you that I’d make it home around 11:30. I don’t intent to be late!
A: well, you’ve said that you come at 2:30 in the morning. You can’t blame me for getting angry and scolding you. I’ve got good reason.
از گلوی کسی پریدن
مثال
پدر: همین است گرِگ! بهتر است دیگه بعد از نیمه شب وارد خانه نشی!
پسر: میدونم بابا، لازم نیست از گلوی من بپری! من به شما گفته بودم که ساعت 11:30 به خانه میرسم، قصد تأخیر ندارم.
پدر: خوب تو گفته بودی که ساعت 2:30 صبح بر میگردی، تو نمیتونی منو به خاطر سرزنش کردنت مقصر بدونی، من دلیل خوبی دارم.
این خوب نیست (That’s not nice)
آخرین بخش در مورد این خوب نیست است که شامل سه اصطلاح انگلیسی جالب میشود. اولین اصطلاح انگلیسی این بخش “کسی را بر روی دیوار راندن” است. این اصطلاح در واقع به معنی اذیت کردن کسی به شدت. در مثال زیر گفتگویی میان دو فرد است که در مورد اذیت شدن دیگران صحبت میکنند. به مثال توجه کنید!
Drive someone up a wall
Annoy someone greatly
Example
Wow! What a great set of drums!
Yeah, they’re great, but I can’t play on them when my folks are at home. They say I drive them up a wall with all the loud banging.
I get the same thing at home. My folks tell me that I annoy them and get them really angry whenever I turn up the volume on my stereo.
کسی را روی دیوار راندن
مثال
الف: وای! چه ست طبل خوبی!
ب: بله، اینها عالی هستند اما من نمیتوانم وقتی که مردم در خانه هستند با آنها بازی کنم، آنها به من میگویند من آنها را با این صدای بلند از دیوار بالا میبرم(آنها را عصبی میکنم).
الف: منم چنین چیزی در خانه دارم اما مردم به من میگویند که من آنها را اذیت میکنم و هر وقت صدای استریویم را زیاد میکنم آنها را واقعاً عصبی میکنم.
نهمین اصطلاح انگلیسی که خیلی رایج است و ما در زبان فارسی هم از آن زیاد استفاده میکنیم، اصطلاح “سرکارگذاشتن کسی” است. این اصطلاح به معنی کسی را ناصادقانه هدایت کردن. در این مثال به داستانی از لیز و نامزادش دین اشاره شده است که در آخر دین، نامزادش لیز را سرکار میگذارد… به مثال دقت کنید!
String someone along
Lead someone on dishonestly
Example
Liz had high hopes of marring Dean. When he ran off with another woman, she realized that he was just stringing her along. She had felt very strongly about him and was really hurt to see that he was deceiving her and had no intentions of ever marring her.
سر کار گذاشتن کسی
مثال
لیز امید زیادی به ازدواج با دین داشت. وقتی دین با زن دیگری فرار کرد، او متوجه شد که دین او را فقط سرکار گذاشته است. او احساس شدیدی نسبت به دین داشت اما از اینکه می دید او را سرکار گذاشته و قصد ازدواج با او را ندارد، واقعاً ناراحت میشد.
و آخرین اصطلاح انگلیسی که در بیشتر فیلم ها و سریال های آمریکایی استفاده میشود و کاربرد روزانه زیادی دارد، اصطلاح ” کسی را پایین رودخانه فروختن” است که به معنی خیانت کردن به کسی میباشد. در این مثال به گفتگوی میان دو فرد اشاره شده است که در مورد خیانت دوست دختر یک فرد به او میباشد. به مثال توجه کنید!
Sell someone down the river
Betray someone
Example
A: I heated that poor Jud landed up in jail.
B: Yeah, his so-called girlfriend sold him down the river and claimed the reward on him.
A: I can’t understand that. I thought she was devoted to him.
B: She couldn’t have been very devoted to him if she betrayed him and informed the police about his hiding place.
A: that just goes to show you what people will do for money.
کسی را پایین رودخانه فروختن
مثال
الف: من آن جود بیچاره را در زندان داغ کردم (داغون کردم)
ب: آره، دوست دخترش او را در رودخانه فروخت و انعام را ازش گرفت
الف: اصلاً نمیتوانم آن دختره را درک کنم، فکر میکردم به دوست پسرش وفادار است.
ب: اونی که بهش خیانت کرد و مخفیگاهش را به پلیس اطلاع داد، نمیتوانست بهش وفادار باشد.
الف: این فقط به شما نشان میدهد که مردم برای پول چه کارهایی انجام میدهند.
معرفی چند کتاب اصطلاح انگلیسی (English Idiom Books)
با معرفی این چند کتاب انگلیسی، قصد داریم به آنعده از دانش آموزانی عزیزی که قصد دارند اسپیکینگ عالی داشته باشند و در آزمون های بین المللی آیلتس و تافل نمره عالی کسب کنند، کمک کنیم تا بتوانند به اهداف مقصد علمی- فرهنگی خود برسند.
IELTS Speaking Strategies 2019
این کتاب یکی از کتاب های عالی است که شامل نمونه های اسپیکینگ، لغاتنامه، اصطلاحات و عبارتی میشود که به شما کمک میکند از آزمون آیلتس نمره ای برابر با 8 بگیرید. اگر در بخش اسپیکینگ آزمون آیلتس مشکل دارید و برای شما سخت است که نمره عالی کسب کنید، از این کتاب استفاده کنید.
Advance English Conversations
کتاب گفتگوهای انگلیسی پیشرفته ویژه افرادی است که دوست دارند اسپیکینگ را در سطح ادوانس یاد بگیرند، که شامل 100 گفتگوی فعال میباشد و به شما می آموزند که دقیقا در چه جاهایی و چه زمان هایی از عبارات و اصطلاحات انگلیسی استفاده کنید.
The Great Book of American Idioms
سومین کتابی که برای شما پیشنهاد میکنیم برای تقویت اسپیکینگ استفاده کنید، کتاب بزرگ اصطلاحات آمریکایی است که شامل گفته ها، اصطلاحات، عبارت و کلمات آمریکایی جذاب میباشد. این کتاب مثل کتاب های قبلی که معرفی کرده ایم، به شکل pdf قابل دسترس میباشد و شما میتوانید از اینترنت دانلود کنید.
Speak English Like an American
بینظیرترین کتاب برای یادگیری اصطلاحات و عبارت انگلیسی که هم کتاب دارد و هم پادکست های صوتی در قالب سی دی که شما میتوانید به داستان ها و گفتگو های جالب همزمان گوش بدهید و مطالعه کنید، پیشنهاد میکنیم این کتاب را حتماً دانلود کنید و بخوانید، زیرا اسپیکینگ شما را به سرعت تقویت میکند.
در صورتی که میخواهید گرامر انگلیسی خود را تقویت کنید، سپس به راحتی بتوانید انگلیسی آکادمیک خود را بطور اصولی و منظم تقویت کنید، با دانلود کتاب گرامر انگلیسی به زبان فارسی در مدت کمتر از سه ماه تمام گرامر را بطور کامل یاد میگیرید.
سپاسگزارم از اینکه متن را مطالعه فرمودید، مطالعه کن و علم بیاموز تا بتوانی در راستای تقویت فرهنگ ملی و بین المللی خدمت شایانی به خود، خانواده و جامعه بشری بکنی و یک زندگی سرشار از دانایی، فرهیختگی و آرامش داشته باشی!
شاد و پیروز و موفق باشی.
برای دانلود کتاب گرامر انگلیسی کلیک کن!
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!