صفات در زبان انگلیسی

صفت(Adjective)

صفت کلمه ای است که توضیح دهنده اسم و ضمیر میباشد و در موردشان اطلاعات میدهد و صفت حالت خوب و بد بودن اسم فرد، شی یا مکان را بیان میدارد. مثلا ما از روی صفت تشخیص میدهیم که فاعل چه ویژگی هایی دارد.

Example: Farahnaz is beautiful

مثال: فرحناز زیبا است.

Example: Sohrab is handsome

مثال: سهراب خوشتیپ است

Example: This house is clean

مثال: این خانه تمیز است

در مثال های بالا به سه صفت اشاره کردیم که در مثال اول گفتیم فرحناز زیبا است. ما صفت زیبایی را به اسم فرحناز نسبت دادیم و در واقع در مورد فرحناز معلوماتی را ارائه دادیم. همچنان در مثال دوم در مورد سهراب معلومات دادیم و صفت خوشتیپ بودن را به اسم سهراب نسبت دادیم و در مثال سومی هم در مورد خانه اطلاعات دادیم و گفتیم که خانه تمیز است و در واقع با کلمه تمیز توصیفش کردیم.

نکته: صفات در بعضی موارد قبل از اسم و در بعضی موارد بعد از اسم قرار می گیرند.

انواع صفات

صفت ها 8 نوع اند به قرار ذیل:

صفت تشریحی (‌Descriptive Adjective)

صفتی است که نشان دهنده کیفیت اسم فرد یا اسم شی میباشد. این نوع صفت در مورد اسم تشریحات و توضیحاتی ارائه میدهد که بیان کننده مشخصات اسم میباشد.

Example: London is a beautiful city

مثال: لندن شهر زیبایی است.

Example: He has a big house

مثال: او یک خانه بزرگ دارد

در جملات بالا ما صفات ( Big,Beautiful) را قبل از اسم ها استفاده کردیم که بیان کننده و ارائه دهنده اطلاعاتی در مورد اسم ها( House, City) میباشند و به همین دلیل این نوع صفات را صفات تشریحی یا توضیحی میگویند.

صفت عددی(Numeral Adjective)

صفتی است که نشان دهنده مقدار یا تعداد اسم فرد یا اسم شی میباشد. یعنی اینکه این صفت بیان میکند که از این نوع اسم، چه تعدادی وجود دارد. برای وضاحت بیشتر به مثال های زیر توجه کنید

Example: Eight men entered

مثال: هشت مرد وارد شدند.

Example: seventy year old Muhammad Ali won the prize

مثال: محمد علی هفتاد ساله جایزه را برد

در جملات بالا دو صفت عددی (هشت، هفتاد ساله)را در جمله ذکر کردیم که این اعداد بیان کننده اطلاعاتی در مورد (مرد، محمد علی)اسم فاعل میباشند که مشخص کردند که به چه تعداد مرد وجود دارد و محمد علی چند سال سن دارد . به همین دلیل به این نوع صفات می گویند صفات عددی.

صفت مقداری(Quantitative Adjective)

صفت مقداری نشان دهنده مقدار اسم فرد یا شی میباشد و بیان میکند که چند عدد یا چه مقداری از همان جسم، یا فرد وجود دارد.

Several women have won the Nobel Prize

مثال: چند زن توانستند جایزه نوبل را برنده

شوند.

17 young boys championed the world championship

مثال: 17 تا پسر جوان قهرمان مبارزات جهانی شدند

در مثال های بالا به دو صفت مقداری(Some,17) اشاره شده است که مقدار اسم(زن، پسر جوان) را نشان میدهد و این صفت مشابه صفت عددی است و به همین دلیل خیلی وقتا اشتباه گرفته میشوند ولی تنها تفاوتی که دارند این است که در صفت عددی به اعداد تام و قابل شمارش اشاره میشود در حالیکه در مقداری هم میتوان به اسم قابل شمارش و هم میتوان به اسم غیرقابل شمارش اشاره کرد

صفت اشاره ای( Indicative Adjective)

اشاره به فرد یا شخص مورد نظر میکند یعنی برای نشان دادن یک فرد یا مکان یا شی و اشاره به آن استفاده میشود و شامل This, That, These ,Those میشوند. از جمله این چهار تا…

This: برای اشاره به شی یا فرد مفردی اشاره میشود که نزدیک باشد.

That: برای اشاره به شی یا فرد مفردی اشاره میشود که دور باشد.

These: برای اشاره به گروهی از اشیا یا افراد اشاره میکند که نزدیک باشند.

Those: برای اشاره به گروهی از اشیا یا افراد اشاره میکند که دور باشند

That man is my brother

مثال: آن مرد برادرم است.

Those boys are my friends

مثال: اون بچه ها دوستان من هستند

در مثال های بالا از ضمایر اشاره ای همچون، That و They استفاده کردیم که صفت مفرد (That)(این) به اسم مفعول برادرم (My brother) اشاره میکند و صفت جمع (These) (این ها) به دوستان من( My friends) اشاره میکند.

صفت پرسشی(Interrogative Adjective)

برای پرسش استفاده میشوند و قبل از اسم قرار میگیرند که جهت اخذ اطلاعات استفاده میشوند. این نوع صفت به این منظور استفاده میشود که در مورد اسم معلومات دریافت کند و به شکل سوال های WH‌ می آیند و جوابی که به این سوالات داده میشود، همان اطلاعات خواسته شده است.

Example: Which sport do you like?

مثال: شما کدام ورزش را دوست دارید؟

Example: Whose book is this?

مثال: این کتاب برای کیست؟

از صفت پرسشی برای سوال کردن در مواردی(Which,whose, what, which color…) همچون انتخاب کردن چند مورد، انتخاب کردن یک مورد از بین چند مورد، سوال در مورد رنگ، نوعیت و مقدار یک شی استفاده میکنیم. نمونه آن مثال های بالا هستند که در سوال اول در مورد نوعیت ورزش سوال کردیم و در مثال دوم در مورد انتخاب کتاب سوال کردیم.

صفت ملکی(Possessive Adjective)

صفتی است که مالکیت اسم فاعل را نسبت به شی یا شخص مفعول نشان میدهد. یعنی اینکه نشان میدهند که مالک صاحب مفعول است. به زبان دیگر، مفعول تحت مالکیت فاعل قرار دارد.

He is his own teacher

مثال: او خود معلم خودش است.

My car run fast

مثال: ماشین من خیلی سریع است

در جملات بالا ما به صفات(Own,My) اشاره کردیم که مالکیت آنها را نسبت به شی یا فرد(His,Car) نشان میدهند.

صفات تفضیلی( Comparative Adjective)

زمانی که در مقایسه دو شخص یا دو چیز یک شخص یا یک چیز صفتی را بیشتر از دیگری دارا میباشد و یا بهتر بگوییم یک شخص بر دیگری برتری دارد و ما از صفت تفضیلی استفاده می کنیم. این صفات به شکل زیر قابل استفاده اند:

صفاتی که دارای یک بخش یا دو بخش باشند مثل cold, old, new که حالت برتر شان به شکل زیر ساخته می شوند:

صفت + er + than

.My new house is bigger than my old one

خانه جدید من بزرگتر از خانه قدیمی ام است.

صفاتی که دارای دو بخش یا بیشتر هستند مثل intelligent, beautiful, expensive و شدت برتری شان بیشتر از صفات یک بخشی اند به شکل زیر ساخته می شوند:

more + صفت + than

Ali is richer than him

علی نسبت به او پولدار تر است

.My computer is much more intelligent than me

کامپیوتر من از من باهوش تر است.

صفات عالی( Superlative Adjective)

وقتی در مورد مقایسه دو شی یا فرد میخواهیم صحبت کنیم، آن فرد یا شی از میان همه بیشترین برتری را دارا میباشد به عنوان صفت عالی شناخته میشوند.

صفاتی که دارای یک بخش یا دو بخش باشند مثل cold, old, new تبدیل میشوند به عالی که به شکل زیر ساخته می شوند:

the + صفت + est

The best house is mine

بهترین خانه برای من است

My room is the newest room in the house

اتاق من جدیدترین اتاق در خانه است.

در مثال ذکر شده فوق، ما دو صفت عالی را ذکر کردیم که بهترین(Best) را به خانه(Home) و جدیدترین(Newest) را به اتاق(Room) نسبت دادیم.

صفت نسبتی(Relative Adjective)

صفتی است که از اسم های نسبتی مشتق شده اند و در واقع نسبت داده میشوند به اسم. به بیانی دیگر این در این نوع صفت، خود صفت را به اسم فاعل یا مفعول نسبت (ربط) میدهیم.

This British professor is the head her

مثال: این استاد بریتانیایی رییس اینجاست

This long wall is china,s

مثال: این دیوار طولانی مربوط به چین است

در مثال های بالا دو صفت نسبتی را ذکر کردیم که اولی استاد با صفت (British) بریتانیایی و در دومین جمله دیوار با صفت ( Long) طولانی بودن را یاآور شدیم.