یکی از مهمترین تکنیکی که شاید خیلی به آن توجه زبادی نکنند گسترده کردن دایره لغات است این کار کمک بسیار زیادی به یادگیری زبان انگلیسی میکند و یکی از پایه های اصلی آموزش هر زبانی است اگر شما دایره لغات گسترده ای نداشته باشید نمیتوانید جملات خوب را بسازید یا در مکالمه مثل یک نیتیو صحبت بکنید ما باید بدانیم که در شرایط های مختلف از چه کلماتی استفاده کنیم تا منظور خود را به طور واضح به فرد دیگری منتقل کنیم
در این صفحه تعداد زیادی از کلمات مهم و پر کاربرد زبان انگلیسی نوشته شده و راجب هر کلمه یک مثال ذکر شده با مطالعه این کلمات سعی کنید که این کلمات را حفظ کنید و تمرین کنید تا در حافظه شما به خوبی ثبت شود این لیست کلمات همواره آپدیت خواهد شد و کلمات جدید به انتهای لیست افزوده میشود.
FOUR | چهار | “THERE ARE FOUR SEASONS IN A YEAR.” |
هر سال چهار فصل دارد | ||
HEAD | سر | “LET’S HEAD BACK, IT’S FREEZING OUT HERE.” |
بیا برگردیم، اینجا خیلی سرده | ||
FAR | دور | “WE’VE GONE TOO FAR AND NOW WE’RE LOST.” |
ما خیلی دور رفتیم و حالا گم شدیم. | ||
BLACK | سیاه | “SHE HAS LONG, BLACK HAIR.” |
LONG | دراز | “SHE HAS LONG, BROWN HAIR.” |
او موهای قهوه ای بلندی دارد. | ||
BOTH | هردو | “THEY BOTH LOVE CHOCOLATE ICE CREAM.” |
هر دو عاشق بستنی شکلاتی هستند. | ||
LITTLE | کوچک | “I HAVE TWO LITTLE BOYS WITH ME NOW.” |
من الان دو پسر کوچولو با خودم دارم. | ||
HOUSE | خانه | “THE HOUSE IS SO QUIET WITHOUT YOU.” |
خانه بدون تو بسیار آرام است. | ||
YES | بله | “I HOPE YOU SAY YES.” |
امیدوارم بگویی بله. | ||
AFTER | بعد از | “AFTER ALL THIS TIME, HE HAS FINALLY LEARNED TO LOVE.” |
بعد از این همه مدت، او بالاخره عشق ورزیدن را یاد گرفت. | ||
SINCE | از زمان | “EVER SINCE HIS MOM DIED, HE HAS BEEN CRANKY AND ANGRY AT THE WORLD.” |
از زمانی که مادرش مرده، او در دنیا بداخلاق و عصبانی بوده است. | ||
LONG | دراز | “THAT WAS SUCH A LONG TIME AGO.” |
این خیلی وقت پیش بود. | ||
PROVIDE | تهیه کردن | “PLEASE PROVIDE ME WITH A LIST OF YOUR SERVICES.” |
لطفاً فهرستی از خدمات خود را در اختیار من قرار دهید. | ||
SERVICE | خدمت | “DO YOU HAVE A SPECIFIC DENTAL SERVICE TO TREAT THIS?” |
آیا شما خدمات دندانپزشکی خاصی برای درمان این مشکل دارید؟ | ||
AROUND | اطراف | “WE WENT AROUND THE BLOCK.” |
ما دور بلوک رفتیم. | ||
FRIEND | دوست | “YOU’RE A GOOD FRIEND.” |
تو دوست خوبی هستی. | ||
IMPORTANT | مهم | “YOU’RE IMPORTANT TO ME.” |
تو برای من مهم هستی. | ||
FATHER | پدر | “MY FATHER IS SO IMPORTANT TO ME.” |
پدر من برای من بسیار مهم است. | ||
SIT | نشستن | “LET’S SIT OUTSIDE TOGETHER.” |
بیا بیرون با هم بنشینیم. | ||
AWAY | دور | “HE’S AWAY RIGHT NOW.” |
او در حال حاضر دور است. | ||
UNTIL | تا | “UNTIL WHEN WILL YOU BE AWAY?” |
تا کی دور میشی؟ | ||
POWER | قدرت | “WITH GREAT POWER COMES GREAT RESPONSIBILITY.” |
هر که بامش بیش، برفش بیشتر. | ||
HOUR | ساعت | “I’VE BEEN CHECKING HIS TEMPERATURE EVERY HOUR.” |
من هر ساعت دمای او را چک کرده ام. | ||
GAME | بازی | “LET’S PLAY A GAME.” |
بیایید یک بازی کنیم. | ||
OFTEN | اغلباً | “I BUY FROM HIS BAKERY AS OFTEN AS I CAN.” |
من تا جایی که بتوانم از نانوایی او خرید می کنم. | ||
YET | تا حالا | “HE’S NOT YET HOME.” |
او هنوز در خانه نیست. | ||
LINE | صف | “THERE’S A LONG LINE AT THE GROCERY CASHIER.” |
یک صف طولانی در صندوق خواربار فروشی وجود دارد. | ||
POLITICAL | سیاسی | “I STAY AWAY FROM POLITICAL DISCUSSIONS.” |
من از بحث های سیاسی دوری می کنم. | ||
END | پایان | “IT’S THE END OF AN ERA.” |
این پایان یک دوره است. | ||
AMONG | در میان | “AMONG ALL MY PETS, HE’S MY MOST FAVORITE.” |
در میان تمام حیوانات خانگی من، او مورد علاقه ترین من است. | ||
EVER | همیشه | “HAVE YOU EVER TRIED THIS CAKE?” |
آیا تا به حال این کیک را امتحان کرده اید؟ | ||
STAND | ایستاد شدن | “CAN YOU STAND STILL FOR A MINUTE?” |
میتوانی یک دقیقه بی حرکت بایستی؟ | ||
BAD | بد | “WHAT YOU DID WAS SO BAD.” |
کاری که تو کردی خیلی بد بود. | ||
LOSE | باختن | “I CAN’T LOSE YOU.” |
من نمی توانم تو را از دست بدهم. | ||
HOWEVER | اگرچه | “I WANT TO BUY THIS BAG, HOWEVER, I NEED TO SAVE UP FOR IT FIRST.” |
من می خواهم این کیف را بخرم، با این حال، ابتدا باید برای آن پس انداز کنم. | ||
MEMBER | عضو | “SHE’S A MEMBER OF THE BABYSITTER’S CLUB.” |
او یکی از اعضای باشگاه پرستاران بچه است. | ||
PAY | پرداخت کردن | “LET’S PAY FOR OUR GROCERIES.” |
بیایید برای خواربارفروشی خود پول بپردازیم. | ||
LAW | قانون | “THERE’S A LAW AGAINST JAY-WALKING.” |
قانونی علیه جی واکینگ وجود دارد. | ||
MEET | ملاقات کردن | “I WANT YOU TO MEET MY AUNT.” |
من از شما می خواهم که عمه ام را ملاقات کنید. | ||
CAR | ماشین | “LET’S GO INSIDE MY CAR.” |
بیا بریم داخل ماشینم. | ||
CITY | شهر | “THIS IS THE CITY THAT NEVER SLEEPS.” |
این شهری است که هرگز نمی خوابد. | ||
ALMOST | تقریباً | “I’M ALMOST DONE WITH MY REPORT.” |
تقریباً کارم با گزارش تمام شده است | ||
INCLUDE | شامل کردن | “DID YOU REMEMBER TO INCLUDE THE SUMMARY IN YOUR REPORT?” |
آیا به یاد داشتید که خلاصه را در گزارش خود درج کنید؟ | ||
CONTINUE | ادامه دادن | “CAN WE CONTINUE WORKING TOMORROW?” |
آیا می توانیم فردا به کار خود ادامه دهیم؟ | ||
SET | ادامه دادن | “GREAT, LET ME SET AN APPOINTMENT FOR YOU.” |
عالی است، اجازه دهید یک قرار برای شما تعیین کنم. | ||
LATER | بعدا! | “I’LL FINISH IT LATER.” |
بعداً تمامش می کنم. | ||
COMMUNITY | جامعه | “OUR COMMUNITY IS VERY TIGHT KNIT.” |
جامعه ما بافتنی بسیار تنگ است. | ||
MUCH | زیاد | “THERE’S SO MUCH TO LEARN IN THE ENGLISH LANGUAGE.” |
در زبان انگلیسی چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد. | ||
NAME | نام | “WHAT’S YOUR NAME?” |
اسم شما چیست؟ | ||
FIVE | پنج | “I CAN GIVE YOU FIVE REASONS WHY YOU NEED TO WATCH THAT VIDEO.” |
من می توانم به شما پنج دلیل بدهم که چرا باید آن ویدئو را تماشا کنید. | ||
ONCE | یکبار | “I ONCE HAD A PUPPY NAMED BARK.” |
یک بار توله سگی داشتم به نام بارک. | ||
WHITE | سفید | “I LOVE MY WHITE SNEAKERS.” |
من عاشق کفش ورزشی سفیدم هستم. | ||
LEAST | کمترین | “SHE’S THE LEAST PRODUCTIVE AMONG ALL THE EMPLOYEES.” |
او در بین همه کارمندان کمترین عملکرد را دارد. | ||
PRESIDENT | رئیس | “SHE WAS OUR CLASS PRESIDENT BACK IN HIGH SCHOOL.” |
او در دوران دبیرستان رئیس کلاس ما بود. | ||
LEARN | یادگیری | “I’D LOVE TO LEARN MORE ABOUT THE ENGLISH LANGUAGE.” |
من دوست دارم در مورد زبان انگلیسی بیشتر بیاموزم. | ||
REAL | واقعی | “WHAT IS HER REAL NAME?” |
اسم واقعی او چیست؟ | ||
CHANGE | تغییر | “WHAT CAN WE CHANGE SO THAT THINGS WILL GET BETTER?” |
چه چیزی را می توانیم تغییر دهیم تا اوضاع بهتر شود؟ | ||
TEAM | تیم | “THEY HIRED A TEAM TO DO THE DESIGN OF THEIR NEW OFFICE.” |
آنها تیمی را برای طراحی دفتر جدید خود استخدام کردند. | ||
MINUTE | دقیقه | “SHE’S LAUGHING EVERY MINUTE OF EVERY DAY.” |
او در هر دقیقه از روز می خندد. | ||
BEST | بهترین | “THIS IS THE BEST POTATO SALAD I’VE EVER TASTED.” |
این بهترین سالاد سیب زمینی است که تا به حال چشیده ام. | ||
SEVERAL | چندین | “I HAVE SEVERAL OLD CLOTHES I NEED TO DONATE.” |
من چندین لباس قدیمی دارم که باید اهدا کنم. | ||
IDEA | ایده | “IT WAS YOUR IDEA TO GO TO THE BEACH, REMEMBER?” |
این ایده شما بود که به ساحل برویم، یادتان هست؟ | ||
KID | بچه | “I LOVED THAT TOY WHEN I WAS A KID.” |
وقتی بچه بودم آن اسباب بازی را دوست داشتم. | ||
BODY | بدن | “SHE WORKED OUT HARD TO ACHIEVE A TONED BODY.” |
او برای دستیابی به اندامی خوش فرم به سختی کار کرد. | ||
INFORMATION | اطلاعات | “THIS IS THE INFORMATION I NEED.” |
این اطلاعاتی است که من به آن نیاز دارم. | ||
NOTHING | هیچ چیز | “THERE’S NOTHING WE CAN DO NOW. “ |
در حال حاضر هیچ کاری نمی توانیم انجام دهیم. | ||
AGO | قبل | “THREE YEARS AGO, I VISITED JAPAN FOR THE FIRST TIME.” |
سه سال پیش، من برای اولین بار از ژاپن دیدن کردم. | ||
RIGHT | راست | “YOU’RE RIGHT, I WANT TO GO BACK THERE.” |
حق با توست، من می خواهم به آنجا برگردم. | ||
LEAD | “JUST LEAD THE WAY AND I’LL FOLLOW.” | |
فقط راه را نشان بده و من دنبال ادامه میدهم. | ||
SOCIAL | اجتماعی | “I FEEL AWKWARD IN THESE SOCIAL GATHERINGS.” |
من در این گردهمایی های اجتماعی احساس ناخوشایندی دارم. | ||
UNDERSTAND | فهمیدن | “I UNDERSTAND HOW YOU FEEL.” |
من درک میکنم چه حسی داری. | ||
WHETHER | آب و هوا | “WHETHER IN BIG GROUPS OR SMALL GROUPS, I ALWAYS FEEL A LITTLE SHY AT FIRST.” |
چه در گروه های بزرگ و چه در گروه های کوچک، من همیشه در ابتدا کمی احساس خجالت می کنم. | ||
BACK | عقب | “LOOKING BACK, I KNEW I WAS ALWAYS AN INTROVERT.” |
با نگاه کردن به گذشته، می دانستم که همیشه یک درون گرا هستم. | ||
WATCH | تماشا | “LET’S WATCH THE SUN SET ON THE HORIZON.” |
بیایید غروب خورشید را در افق تماشا کنیم. | ||
TOGETHER | در کنارهم | “THEY’RE TOGETHER NOW.” |
آنها اکنون با هم هستند. | ||
FOLLOW | دنبال کردن | “I’LL FOLLOW YOU HOME.” |
من تو را تا خانه دنبال خواهم کرد. | ||
AROUND | اطراف | “YOU’LL ALWAYS HAVE ME AROUND.” |
تو همیشه من را در کنار خود خواهی داشت. | ||
PARENT | پدرومادر | “EVERY PARENT IS TRYING HARD AND DOING THEIR BEST.” |
هر والدینی سخت تلاش می کنند و بهترین کار خود را انجام می دهند. | ||
ONLY | تنها | “YOU ARE ONLY ALLOWED TO GO OUT TODAY.” |
شما فقط اجازه دارید امروز بیرون بروید. | ||
STOP | “PLEASE STOP THAT.” | |
لطفاً آن را متوقف کنید. | ||
FACE | صورت | “WHY IS YOUR FACE SO RED?” |
چرا صورتت اینقدر قرمز است؟ | ||
ANYTHING | هرچیزی | “YOU CAN ASK ME FOR ANYTHING.” |
شما می توانید برای هر چیزی از من درخواست کنید | ||
CREATE | ساختن | “DID YOU CREATE THAT PRESENTATION? IT WAS SO GOOD.” |
«آیا شما آن ارائه را ایجاد کردید؟ خیلی خوب بود. | ||
PUBLIC | عمومی | “THIS IS PUBLIC PROPERTY.” |
این اموال عمومی است. | ||
ALREADY | قبلا | “I ALREADY ASKED HIM TO RESEND HIS REPORT.” |
من قبلاً از او خواسته بودم که گزارش خود را دوباره بفرستد. | ||
SPEAK | صحبت | “COULD YOU SPEAK A LITTLE LOUDER?” |
میتوانی کمی بلندتر صحبت کنی؟ | ||
OTHERS | دیگران | “THE OTHERS HAVEN’T ARRIVED YET.” |
بقیه هنوز نرسیده اند. | ||
READ | خواندن | “I READ SOMEWHERE THAT THIS HOUSE IS HAUNTED.” |
من در جایی خواندم که این خانه جن زده است. | ||
LEVEL | سطح | “WHAT LEVEL ARE YOU IN THAT GAME?” |
شما در چه سطحی در آن بازی هستید؟ | ||
ALLOW | اجازه | “DO YOU ALLOW YOUR KIDS TO PLAY OUTSIDE THE HOUSE?” |
آیا به بچه هایتان اجازه می دهید بیرون از خانه بازی کنند؟ | ||
ADD | اضافه | “IS IT OKAY IF WE ADD A BIT OF SUGAR TO THE TEA?” |
اگر کمی شکر به چای اضافه کنیم اشکالی ندارد؟ | ||
OFFICE | دفتر | “WELCOME TO MY OFFICE.” |
به دفتر من خوش آمدید. | ||
SPEND | خرج کردن | “HOW MUCH DID YOU SPEND ON YOUR LAST SHOPPING SPREE?” |
برای آخرین خرید خود چقدر هزینه کردید؟ | ||
DOOR | در کنارهم | “YOU LEFT THE DOOR OPEN.” |
در را باز گذاشتی. | ||
HEALTH | سلامتی | “YOU MUST TAKE GOOD CARE OF YOUR HEALTH.” |
شما باید به خوبی از سلامتی خود مراقبت کنید. | ||
PERSON | شخص | “YOU ARE A GOOD PERSON.” |
تو آدم خوبی هستی. | ||
ART | هنر | “THIS IS MY WORK OF ART.” |
این کار هنری من است. | ||
SURE | حتما | “ARE YOU SURE YOU WANT TO DO THIS ALONE?” |
آیا مطمئن هستید که می خواهید این کار را به تنهایی انجام دهید؟ | ||
SUCH | “YOU ARE SUCH A BRAVE LITTLE BOY.” | |
تو پسر کوچولوی شجاعی هستی. | ||
WAR | جنگ | “THE WAR HAS FINALLY ENDED.” |
جنگ بالاخره به پایان رسید. | ||
HISTORY | تاریخ | “SHE IS MY HISTORY PROFESSOR.” |
او استاد تاریخ من است. | ||
PARTY | مهمونی | “ARE YOU GOING TO HER PARTY TONIGHT?” |
امشب به مهمانی او می روی؟ | ||
WITHIN | “WE SUPPORT EVERYONE WITHIN OUR SMALL COMMUNITY.” | |
ما از همه افراد در جامعه کوچک خود حمایت می کنیم. | ||
GROW | رشد | “WE WANT EVERYONE TO GROW AND THRIVE IN THEIR CAREERS.” |
ما می خواهیم همه در حرفه خود رشد کنند و پیشرفت کنند. | ||
RESULT | نتیجه | “THE RESULT OF THIS OUTREACH PROGRAM IS AMAZING.” |
نتیجه این برنامه اطلاع رسانی شگفت انگیز است. | ||
OPEN | بازار | “ARE YOU OPEN TO TEACHING ON WEEKENDS?” |
آیا برای تدریس در تعطیلات آخر هفته وقت دارید؟ | ||
CHANGE | تغییر | “WHERE CAN WE CHANGE HER DIAPER?” |
کجا می توانیم پوشک او را عوض کنیم؟ | ||
MORNING | صبح | “IT’S SUCH A BEAUTIFUL MORNING!” |
این یک صبح بسیار زیبا است! | ||
WALK | راه رفتن | “COME TAKE A WALK WITH ME.” |
بیا با من قدم بزن. | ||
REASON | دلیل | “YOU ARE THE REASON I CAME HOME.” |
تو دلیلی هستی که من به خانه آمدم. | ||
LOW | کم | “HER BLOOD PRESSURE HAS GOTTEN REALLY LOW.” |
فشار خون او واقعاً پایین آمده است. | ||
WIN | برنده | “WE CAN WIN THIS MATCH IF WE WORK TOGETHER.” |
اگر با هم کار کنیم، میتوانیم در این مسابقه پیروز شویم.» | ||
RESEARCH | تحقیقات | “HOW IS YOUR RESEARCH GOING?” |
تحقیقات شما چگونه پیش می رود؟ | ||
GIRL | دختر | “THAT GIRL IS IN MY CLASS.” |
آن دختر در کلاس من است. | ||
GUY | پسر | “I’VE SEEN THAT GUY IN SCHOOL BEFORE.” |
من قبلاً آن پسر را در مدرسه دیده بودم. | ||
EARLY | زود | “I COME TO WORK SO EARLY EVERY DAY.” |
من هر روز خیلی زود سر کار می آیم. | ||
FOOD | غذا | “LET’S BUY SOME FOOD, I’M HUNGRY!” |
بیا کمی غذا بخریم، من گرسنه هستم! | ||
BEFORE | قبل | “CAN I TALK TO YOU BEFORE YOU GO HOME?” |
آیا می توانم قبل از رفتن به خانه با شما صحبت کنم؟ | ||
MOMENT | لحظه | “THE MOMENT SHE WALKED IN THE ROOM, HER PUPPY STARTED TO JUMP AND DANCE AGAIN.” |
لحظه ای که او در اتاق راه می رفت، توله سگش دوباره شروع به پریدن و رقصیدن کرد. | ||
HIMSELF | “HE COOKED THIS TURKEY HIMSELF.” | |
این بوقلمون را خودش پخته است. | ||
AIR | هوا | “I AM LOVING THE COLD NIGHT AIR HERE.” |
من عاشق هوای سرد شب اینجا هستم. | ||
TEACHER | مهعلم | “YOU ARE THE BEST TEACHER EVER.” |
شما بهترین معلم تاریخ هستید. | ||
FORCE | نیرو | “DON’T FORCE HIM TO PLAY WITH OTHER KIDS.” |
او را مجبور نکنید با بچه های دیگر بازی کند. | ||
OFFER | پیشنهاد | “CAN I OFFER YOU A RIDE HOME?” |
آیا می توانم به شما پیشنهاد بدهم که شما را تا خانه برسانم؟ | ||
ENOUGH | کافی | “BOYS, THAT’S ENOUGH PLAYING FOR TODAY.” |
بچه ها، همین برای بازی امروز کافی است. | ||
BOTH | هردو | “YOU BOTH NEED TO CHANGE INTO YOUR SLEEP CLOTHES NOW.” |
هر دوی شما باید الآن لباس خواب خود را عوض کنید. | ||
EDUCATION | تحصیلات | “I JUST WANT YOU TO GET THE BEST EDUCATION.” |
من فقط می خواهم که شما بهترین آموزش را دریافت کنید. | ||
ACROSS | “YOUR DOG RAN ACROSS THE PARK.” | |
سگ شما در همه جای پارک دوید. | ||
ALTHOUGH | “ALTHOUGH SHE FELT TIRED, SHE STILL COULDN’T SLEEP.” | |
اگرچه او احساس خستگی می کرد، اما هنوز نمی توانست بخوابد. | ||
REMEMBER | به یادآوردن | “DO YOU THINK SHE WILL STILL REMEMBER ME AFTER TEN YEARS?” |
فکر می کنی بعد از ده سال هنوز مرا به یاد خواهد آورد؟ | ||
FOOT | غذا | “HER FOOT GOT CAUGHT IN ONE OF THE ROPES.” |
پای او در یکی از طناب ها گیر کرد. | ||
SECOND | ثانیه | “THIS IS THE SECOND TIME SHE GOT LATE THIS MONTH.” |
این دومین باری است که او در این ماه دیر می کند. | ||
BOY | پسر | “THERE’S A BOY IN HER CLASS WHO KEEPS PULLING HER HAIR.” |
در کلاس او پسری هست که مدام موهایش را می کشد. | ||
MAYBE | شاید | “MAYBE WE CAN HAVE ICE CREAM FOR DESSERT.” |
شاید بتوانیم برای دسر بستنی بخوریم. | ||
TOWARD | “HE TOOK A STEP TOWARD HER.” | |
او یک قدم به سمت او برداشت. | ||
ABLE | “WILL YOU BE ABLE TO SEND ME YOUR REPORT TODAY?” | |
آیا می توانید گزارش خود را امروز برای من ارسال کنید؟ | ||
AGE | سن | “WHAT IS THE AVERAGE MARRYING AGE THESE DAYS?” |
متوسط سن ازدواج در این روزها چقدر است؟ | ||
OFF | خاموش | “THE CAT RAN OFF WITH THE DOG.” |
گربه با سگ فرار کرد. | ||
POLICY | “THEY HAVE A GENEROUS RETURN POLICY.” | |
آنها یک سیاست بازگشت سخاوتمندانه دارند. | ||
EVERYTHING | همه چیز | “EVERYTHING IS ON SALE.” |
همه چیز برای فروش است. | ||
LOVE | عشق | “I LOVE WHAT YOU’RE WEARING!” |
من عاشق چیزی هستم که می پوشی! | ||
PROCESS | “WAIT, GIVE ME TIME TO PROCESS EVERYTHING YOU’RE TELLING ME.” | |
صبر کن، به من زمان بده تا همه چیزهایی را که به من میگویی پردازش کنم. | ||
MUSIC | موسیقی | “I LOVE MUSIC.” |
من عاشق موسیقی هستم. | ||
INCLUDING | “AROUND 20 PEOPLE ATTENDED, INCLUDING BOB AND BETH.” | |
حدود 20 نفر، از جمله باب و بث، شرکت کردند. | ||
CONSIDER | “I HOPE YOU CONSIDER MY PROJECT PROPOSAL.” | |
امیدوارم که به پیشنهاد پروژه من توجه کنید. | ||
APPEAR | “HOW DID THAT APPEAR OUT OF NOWHERE?” | |
چطور از غیب ظاهر شد؟ | ||
ACTUALLY | “I’M ACTUALLY JUST HEADING OUT.” | |
در واقع من فقط دارم میرم بیرون. | ||
BUY | خرید | “I’M GOING TO BUY THESE SHOES.” |
من قصد دارم این کفش ها را بخرم. | ||
PROBABLY | “HE’S PROBABLY STILL ASLEEP.” | |
او احتمالاً هنوز خواب است. | ||
HUMAN | انسان | “GIVE HIM A BREAK, HE IS ONLY HUMAN.” |
به او استراحت دهید، او فقط یک انسان است. | ||
WAIT | منتظر | “IS IT ALRIGHT IF YOU WAIT FOR A FEW MINUTES?” |
اگر چند دقیقه صبر کنید اشکالی ندارد؟ | ||
SERVE | “THIS BLOW DRYER HAS SERVED ME WELL FOR YEARS.” | |
این سشوار سالهاست که به خوبی کار میکند | ||
MARKET | بازار | “LET’S VISIT THE SUNDAY MARKET.” |
بیایید از بازار یکشنبه بازدید کنیم. | ||
DIE | مردن | “I DON’T WANT MY CAT TO DIE, LET’S TAKE HIM TO THE VET PLEASE.” |
من نمیخواهم گربهام بمیرد، لطفاً او را به دامپزشک ببریم. | ||
SEND | ارسال | “PLEASE SEND THE PACKAGE TO MY ADDRESS.” |
لطفا بسته را به آدرس من ارسال کنید. | ||
EXPECT | انتظار | “YOU CAN’T EXPECT MUCH FROM THEIR POOR SERVICE.” |
شما نمی توانید از خدمات ضعیف آنها انتظار زیادی داشته باشید. | ||
HOME | خانه | “I CAN’T WAIT TO GO HOME!” |
من نمی توانم صبر کنم تا به خانه برگردم! | ||
SENSE | حس | “I DID SENSE THAT SOMETHING WAS NOT OKAY.” |
من احساس کردم که چیزی خوب نیست. | ||
BUILD | ساختن | “HE IS GOING TO BUILD HIS DREAM HOUSE.” |
او می خواهد خانه رویایی خود را بسازد. | ||
STAY | ماندن | “YOU CAN STAY WITH ME FOR A FEW WEEKS.” |
شما می توانید چند هفته با من بمانید. | ||
FALL | سقوط | “BE CAREFUL, YOU MIGHT FALL.” |
مراقب باش، ممکن است زمین بخوری. | ||
OH | “OH NO, I LEFT MY PHONE AT HOME!” | |
اوه نه، من تلفنم را در خانه گذاشتم! | ||
NATION | “WE HAVE TO ACT AS ONE NATION.” | |
ما باید به عنوان یک ملت عمل کنیم. | ||
PLAN | نقشه | “WHAT’S YOUR PLAN THIS TIME?” |
این بار چه برنامه ای دارید؟ | ||
CUT | “DON’T CUT YOUR HAIR.” | |
موهای خود را کوتاه نکنید. | ||
COLLEGE | دانشکده | “WE MET IN COLLEGE.” |
ما در کالج با هم آشنا شدیم. | ||
INTEREST | علایق | “MUSIC IS AN INTEREST OF MINE.” |
موسیقی یکی از علایق من است. | ||
DEATH | مرگ | “DEATH IS SUCH A HEAVY TOPIC FOR ME.” |
مرگ برای من یک موضوع بسیار سنگین است. | ||
COURSE | دوره | “WHAT COURSE DID YOU TAKE UP IN COLLEGE?” |
چه دوره ای را در کالج گذراندید؟ | ||
SOMEONE | “IS THERE SOMEONE WHO CAN GO WITH YOU?” | |
آیا کسی هست که بتواند با شما برود؟ | ||
EXPERIENCE | تجربه | “WHAT AN EXCITING EXPERIENCE!” |
چه تجربه هیجان انگیزی! | ||
BEHIND | پشت سر | “I’M SCARED TO CHECK WHAT’S BEHIND THAT DOOR.” |
من از چک کردن آنچه در پشت آن در است می ترسم. | ||
REACH | “I CAN’T REACH HIM, HE WON’T ANSWER HIS PHONE.” | |
من نمی توانم با او تماس بگیرم، او به تلفن خود پاسخ نمی دهد. | ||
LOCAL | محلی | “THIS IS A LOCAL BUSINESS.” |
این یک تجارت محلی است. | ||
KILL | کشتن | “SMOKING CAN KILL YOU.” |
سیگار می تواند شما را بکشد. | ||
SIX | شش | “I HAVE SIX BOOKS ABOUT PSYCHOLOGY.” |
من شش کتاب در مورد روانشناسی دارم. | ||
REMAIN | “THESE REMAIN ON THE TOP SHELF.” | |
اینها در قفسه بالایی باقی می مانند. | ||
EFFECT | تاثیر | “WOW, THE EFFECT OF THAT MASCARA IS GREAT!” |
وای، اثر آن ریمل عالی است! | ||
USE | استفاده | “CAN I USE YOUR PHONE?” |
می توانم از تلفن شما استفاده کنم؟ | ||
YEAH | آره خودمونی | “YEAH, HE DID CALL ME EARLIER.” |
آره، او زودتر با من تماس گرفت. | ||
SUGGEST | پیشنهاد | “HE DID SUGGEST THAT TO ME.” |
او این را به من پیشنهاد داد. | ||
CLASS | کلاس | “WE WERE IN THE SAME ENGLISH CLASS.” |
ما در همان کلاس انگلیسی بودیم. | ||
CONTROL | کنترل | “WHERE’S THE REMOTE CONTROL?” |
کنترل از راه دور کجاست؟ | ||
RAISE | “IT’S SO CHALLENGING TO DISCIPLINE KIDS THESE DAYS.” | |
این روزها نظم دادن به کودکان بسیار چالش برانگیز است. | ||
CARE | “I DON’T CARE ABOUT WHAT YOU THINK.” | |
برای من مهم نیست که شما چه فکر می کنید. | ||
PERHAPS | “PERHAPS WE CAN ARRIVE AT A COMPROMISE.” | |
شاید بتوانیم به یک سازش برسیم. | ||
LITTLE | کوچک | “THERE’S A LITTLE BIRD OUTSIDE MY WINDOW.” |
یک پرنده کوچک در خارج از پنجره من وجود دارد. | ||
LATE | دیر | “I AM RUNNING LATE FOR MY DOCTOR’S APPOINTMENT.” |
من برای وقت دکترم دیر میروم. | ||
HARD | سخت | “THAT TEST WAS SO HARD.” |
آن آزمون بسیار سخت بود. | ||
FIELD | “HE’S OVER THERE, BY THE SOCCER FIELD.” | |
او آنجاست، در کنار زمین فوتبال. | ||
ELSE | دیگر | “IS ANYONE ELSE COMING?” |
کس دیگری هم می آید؟ | ||
PASS | “CAN WE PASS BY THE GROCERY STORE?” | |
آیا می توانیم از فروشگاه مواد غذایی عبور کنیم؟ | ||
FORMER | “SHE WAS MY FORMER HOUSEMATE.” | |
او همخانه سابق من بود. | ||
SELL | فروش | “WE CAN SELL YOUR OLD COUCH ONLINE.” |
ما می توانیم کاناپه قدیمی شما را به صورت آنلاین بفروشیم | ||
MAJOR | بزرگ | “IT’S A MAJOR ISSUE FOR THE PROJECT.” |
این یک مسئله اصلی برای پروژه است | ||
SOMETIMES | بعضی وقت ها | “SOMETIMES I FORGET TO TURN OFF THE PORCH LIGHTS.” |
بعضی وقت ها فراموش می کنم که چراغ های ایوان را خاموش کنم | ||
REQUIRE | درخواست | “THEY’LL REQUIRE YOU TO SHOW YOUR I.D.” |
آنها از شما می خواهند که شناسنامه خود را نشان دهید. | ||
ALONG | “CAN I TAG ALONG YOUR ROAD TRIP?” | |
آیا می توانم در طول سفر جاده ای شما تگ کنم؟ | ||
DEVELOPMENT | توسعه | “THIS NEWS DEVELOPMENT IS REALLY INTERESTING.” |
این توسعه خبری واقعا جالب است. | ||
THEMSELVES | خودشان | “THEY CAN TAKE CARE OF THEMSELVES.” |
آنها می توانند از خودشان مراقبت کنند | ||
REPORT | گزارش | “I READ HER REPORT AND IT WAS GREAT!” |
من گزارش او را خواندم و عالی بود | ||
ROLE | نقش | “SHE’S GOING TO PLAY THE ROLE OF ELSA.” |
او قرار است نقش السا را بازی کند | ||
BETTER | بهتر | “YOUR SINGING HAS GOTTEN SO MUCH BETTER!” |
آواز خواندن شما بسیار بهتر شده است | ||
ECONOMIC | اقتصاد | “SOME COUNTRIES ARE FACING AN ECONOMIC CRISIS.” |
برخی کشورها با یک بحران اقتصادی مواجه هستند | ||
EFFORT | تلاش | “THE GOVERNMENT MUST MAKE AN EFFORT TO SOLVE THIS.” |
دولت باید برای حل این مشکل تلاش کند | ||
UP | بالا | “HIS GRADES HAVE GONE UP.” |
نمرات او بالا رفته است. | ||
DECIDE | تصمیم | “PLEASE DECIDE WHERE TO EAT.” |
لطفاً تصمیم بگیرید که کجا غذا بخورید. | ||
RATE | امتیاز | “HOW WOULD YOU RATE THE HOTEL’S SERVICE?” |
به خدمات هتل چه امتیازی میدهید؟ | ||
STRONG | قوی | “THEY HAVE STRONG CUSTOMER SERVICE HERE!” |
آنها در اینجا خدمات مشتری قوی دارند | ||
POSSIBLE | ممکن | “MAYBE IT’S POSSIBLE TO CHANGE THEIR BATHROOM AMENITIES.” |
شاید امکان تغییر امکانات حمام آنها وجود داشته باشد. | ||
HEART | قلب | “MY HEART IS SO FULL.” |
قلب من خیلی پر است. | ||
DRUG | دارو | “SHE GOT THE PATENT FOR THE DRUG SHE HAS CREATED TO CURE CANCER.” |
او حق ثبت اختراع دارویی را که برای درمان سرطان ایجاد کرده است، دریافت کرد. | ||
SHOW | نشان دادن | “CAN YOU SHOW ME HOW TO SOLVE THIS PUZZLE?” |
آیا می توانید به من نشان دهید چگونه این معما را حل کنم؟ | ||
LEADER | رهبر | “YOU ARE A WONDERFUL LEADER.” |
شما یک رهبر فوق العاده هستید. | ||
LIGHT | روشن | “WATCH HER FACE LIGHT UP WHEN YOU MENTION HIS NAME.” |
وقتی نام او را میآورید، روشن شدن چهره او را تماشا کنید | ||
VOICE | صدا | “HEARING HIS MOM’S VOICE IS ALL HE NEED RIGHT NOW.” |
شنیدن صدای مادرش تنها چیزی است که او در حال حاضر به آن نیاز دارد | ||
WIFE | همسر | “MY WIFE IS AWAY FOR THE WEEKEND.” |
همسرم برای آخر هفته دور است | ||
WHOLE | همه | “I HAVE THE WHOLE HOUSE TO MYSELF.” |
من تمام خانه را برای خودم دارم | ||
POLICE | پلیس | “THE POLICE HAVE QUESTIONED HIM ABOUT THE INCIDENT.” |
پلیس از او در مورد این حادثه بازجویی کرده است | ||
MIND | ذهن | “THIS RELAXATION TECHNIQUE REALLY EASES MY MIND.” |
این تکنیک ریلکسیشن واقعاً ذهن من را راحت می کند | ||
FINALLY | در نهایت | “I CAN FINALLY MOVE OUT FROM MY OLD APARTMENT.” |
من بالاخره می توانم از آپارتمان قدیمی ام نقل مکان کنم | ||
PULL | کشیدن | “MY BABY NIECE LIKES TO PULL MY HAIR.” |
خواهرزاده من دوست دارد موهایم را بکشد | ||
RETURN | بازگشت | “I GIVE HER TICKLES IN RETURN.” |
من در عوض قلقلک های او را می دهم | ||
FREE | رایگان | “THE BEST THINGS IN LIFE ARE FREE.” |
بهترین چیزها در زندگی رایگان هستند | ||
MILITARY | ارتشی | “HIS DAD IS IN THE MILITARY.” |
پدر او در ارتش است | ||
PRICE | بها | “THIS IS THE PRICE YOU PAY FOR LYING.” |
این بهایی است که برای دروغ گفتن می پردازید | ||
REPORT | گزارش | “DID YOU REPORT THIS TO THE POLICE?” |
آیا این را به پلیس گزارش دادید؟ | ||
LESS | کمتر | “I AM PRAYING FOR LESS STRESS THIS COMING NEW YEAR.” |
من برای استرس کمتر در سال جدید دعا می کنم | ||
ACCORDING | بر اساس | “ACCORDING TO THE WEATHER REPORT, IT’S GOING TO RAIN TODAY.” |
بر اساس گزارش هواشناسی، امروز باران خواهد بارید | ||
DECISION | تصمیم | “THIS IS A BIG DECISION FOR ME.” |
این یک تصمیم بزرگ برای من است | ||
EXPLAIN | توضیح | “I’LL EXPLAIN EVERYTHING LATER, I PROMISE.” |
قول می دهم بعداً همه چیز را توضیح خواهم داد | ||
SON | پسر | “HIS SON IS SO CUTE!” |
پسرش خیلی بامزه است | ||
HOPE | امید | “I HOPE I’LL HAVE A SON ONE DAY.” |
امیدوارم روزی صاحب پسری شوم | ||
EVEN | با وجود این که | “EVEN IF THEY’VE BROKEN UP, THEY STILL REMAIN FRIENDS.” |
اگر آن ها جدا شوند با وجود این، آنها همچنان دوست باقی می مانند | ||
DEVELOP | توسعه | “THAT RASH COULD DEVELOP INTO SOMETHING MORE SERIOUS.” |
این راش می تواند به چیزی جدی تر تبدیل شود | ||
VIEW | منظره | “THIS VIEW IS AMAZING!” |
این منظره شگفت انگیز است | ||
RELATIONSHIP | رابطه | “THEY’VE TAKEN THEIR RELATIONSHIP TO THE NEXT LEVEL.” |
آنها روابط خود را به سطح بعدی رسانده اند. | ||
CARRY | حمل کردن | “CAN YOU CARRY MY BAG FOR ME?” |
آیا می توانید کیف من را برای من حمل کنید؟ | ||
TOWN | شهر | “THIS TOWN IS EXTREMELY QUIET.” |
این شهر به شدت ساکت است | ||
ROAD | جاده | “THERE’S A ROAD THAT LEADS TO THE EDGE OF THE WOODS.” |
جاده ای وجود دارد که به لبه جنگل منتهی می شود | ||
DRIVE | رانندگی | “YOU CAN’T DRIVE THERE, YOU NEED TO WALK.” |
شما نمی توانید آنجا رانندگی کنید، باید پیاده روی کنید. | ||
ARM | بازو | “HE BROKE HIS ARM DURING PRACTICE.” |
او در حین تمرین بازوی خود را شکست | ||
TRUE | حقیقت | “IT’S TRUE, I’M LEAVING THE COMPANY.” |
حقیقت دارد، من شرکت را ترک می کنم | ||
FEDERAL | فدرال | “ANIMAL ABUSE IS NOW A FEDERAL FELONY!” |
حیوان آزاری اکنون یک جرم فدرال است | ||
BREAK | شکستن | “DON’T BREAK THE LAW.” |
قانون شکنی نکنید | ||
BETTER | بهتر | “YOU BETTER LEARN HOW TO FOLLOW RULES.” |
بهتر است یاد بگیرید که چگونه از قوانین پیروی کنید | ||
DIFFERENCE | تفاوت | “WHAT’S THE DIFFERENCE BETWEEN HAPPINESS AND CONTENTMENT?” |
تفاوت بین شادی و رضایت چیست؟ | ||
THANK | تشکر | “I FORGOT TO THANK HER FOR THE PIE SHE SENT US.” |
فراموش کردم از او برای پایی که برای ما فرستاد تشکر کنم | ||
RECEIVE | دریافت کردن | “DID YOU RECEIVE THE PIE I SENT YOU?” |
آیا پایی را که برایت فرستادم دریافت کردی؟ | ||
VALUE | “I VALUE OUR FRIENDSHIP SO MUCH.” | |
من برای دوستیمون خیلی ارزش قائلم |
BE | بودن | “WILL YOU BE MY FRIEND?” |
آیا دوست من میشی؟ | ||
AND | و | “YOU AND I WILL ALWAYS BE FRIENDS.” |
من و تو همیشه دوست خواهیم بود | ||
OF | از | “TODAY IS THE FIRST OF NOVEMBER.” |
امروز اول نوامبر است | ||
A | یک | “I SAW A BEAR TODAY.” |
من امروز یک خرس دیدم | ||
IN | در | “SHE IS IN HER ROOM.” |
او به خانه خود است | ||
TO | به | “LET’S GO TO THE PARK.” |
بیا که به پارک بریم | ||
HAVE | داشتن | “I HAVE A FEW QUESTIONS.” |
چند تا سوال دارم | ||
TOO | زیاد | “I LIKE HER TOO.” |
من به او علاقه مند هستم | ||
IT | آن | “IT IS SUNNY OUTSIDE.” |
بیرون آفتابی است | ||
I | من | “I REALLY LIKE IT HERE.” |
من واقعا اینجا را دوست دارم | ||
THAT | آن | “THAT DOOR IS OPEN.” |
این دروازه باز است | ||
FOR | برای | “THIS LETTER IS FOR YOU.” |
این نامه برای شما است | ||
YOU | شما | “YOU ARE REALLY NICE.” |
تو واقعا زیبایی | ||
HE | او | “HE IS MY BROTHER.” |
او برادرم است | ||
WITH | با | “I WANT TO GO WITH YOU.” |
من میخواهم با تو بروم | ||
ON | بالای | “I WATCH MOVIES ON MY IPAD.” |
من فیلم ها را از آی پاد خود نگاه میکنم | ||
DO | انجام دادن | “WHAT WILL YOU DO NOW?” |
تو حالا میخواهی چیکار کنی؟ | ||
SAY | گفتن | “CAN I SAY SOMETHING?” |
میتوانم یک چیزی بگم؟ | ||
THIS | این | “THIS IS MY FAVORITE COOKIE.” |
این شیرینی مورد علاقه من است | ||
THEY | آنها | “THEY ARE HERE!” |
آنها اینجا هستند | ||
AT | در | “CAN YOU PICK ME UP AT THE MALL?” |
میتوانی مرا از فروشگاه ببری؟ | ||
BUT | اما | “I’M SORRY BUT SHE’S AWAY.” |
من متاسفم اما او دور است | ||
WE | ما | “WE ARE GOING TO WATCH A MOVIE.” |
ما قرار است فیلم تماشا کنیم | ||
HIS | مال او | “THIS IS HIS BOX.” |
این باکس او است | ||
FROM | از | “THIS CARD CAME FROM MY COUSIN.” |
این کارت از طرف پسر عموی من آمده است | ||
THAT | آن | “THAT’S A REALLY COOL TRICK!” |
این یک روش خیلی عالی است | ||
NOT | نه | “THAT’S NOT WHAT I WANT.” |
آن چیزی نیست که من میخواهم | ||
CAN’T | نتوانستن | “I CAN’T OPEN IT.” |
نمیتوانم بازش کنم | ||
WON’T | نخواهد بود | “I WON’T OPEN IT.” |
بازش نخواهم کرد | ||
BY | با | “WILL YOU COME BY AND SEE ME?” |
آیا میایی و مرا میبینی؟ | ||
SHE | او | “SHE IS VERY HAPPY.” |
او بسیار خوشحال است | ||
OR | یا | “DO YOU LIKE BLUE OR YELLOW?” |
آبی را دوست داری یا زرد را؟ | ||
AS | به عنوان | “HER ROLE AS AN ENGLISH TEACHER IS VERY IMPORTANT.” |
نقش او به عنوان یک مدرس زبان انگلیسی خیلی مهم است | ||
WHAT | چی | “WHAT ARE YOU THINKING OF?” |
به چی فکر میکنی | ||
GO | رفتن | “I WANT TO GO THERE.” |
من میخواهم آنجا بروم | ||
THEIR | مال آنها | “THIS IS THEIR HOUSE.” |
این خانه آنها است | ||
CAN | توانستن | “WHAT CAN I DO FOR YOU?” |
چی کاری میتوانم برایت انجام بدهم؟ | ||
WHO | چه کسی | “WHO CAN HELP ME?” |
چه کسی میتونه کمکم کنه؟ | ||
GET | گرفتن | “CAN YOU GET ME MY EYEGLASSES?” |
میشه عینک هایم را بدی؟ | ||
IF | اگر | “WHAT IF I FAIL?” |
اگر ناکام بشم چی؟ | ||
WOULD | خواستن | “WOULD YOU HELP ME OUT?” |
به من کمک میکنی؟ | ||
HER | او را | “I HAVE HER BOOK.” |
من کتاب او را دارم | ||
ALL | همه | “ALL MY FAVORITE BOOKS ARE ON THIS SHELF.” |
تمام کتاب های مورد علاقه ام در این کشو است | ||
MY | مال من | “MY MOM IS COMING TO VISIT.” |
مادرم برای ملاقات میایه | ||
MAKE | ساختن | “CAN WE MAKE OUR PROJECTS TOGETHER?” |
میشه ما پروژه های خود را باهم بسازیم؟ | ||
ABOUT | درباره | “WHAT IS THIS MOVIE ABOUT?” |
این فیلم در مورد چیه؟ | ||
KNOW | فهمیدن | “DO YOU KNOW WHERE THIS PLACE IS?” |
میدانی این مکان کجاست؟ | ||
WILL | خواستن | “I WILL HELP YOU FIND THAT PLACE.” |
کمکت میکنم آنجا را پیدا کنی | ||
AS | به عنوان | “AS SOON AS SHE’S HERE, I’LL TALK TO HER.” |
به محض اینکه او اینجا باشه باهاش صحبت خواهم کرد | ||
UP | در بالای | “I LIVE UP IN THE MOUNTAINS.” |
من در کوه ها زندگی میکنم | ||
ONE | یک | “SHE IS ONE OF MY ENGLISH TEACHERS.” |
او یکی از استادان انگلیسی من است | ||
TIME | زمان | “THERE WAS A TIME I LIKED TO PLAY GOLF.” |
زمانی من دوست داشتم گلف بازی کنم | ||
THERE | آنجا | “THERE ARE SO MANY THINGS I WANT TO LEARN.” |
خیلی چیزا هست که من دوست دارم بیاموزم | ||
YEAR | سال | “THIS IS THE YEAR I’M FINALLY GOING TO LEARN ENGLISH.” |
امسال سالی است که من قرار شد انگلیسی بیاموزم | ||
SO | بنابرین | “I AM SO SORRY.” |
خیلی معذرت میخواهم | ||
THINK | فکر کردن | “I THINK I NEED TO LIE DOWN.” |
فکر میکنم نیاز دارم دراز بکشم | ||
WHEN | چه زمانی | “WHEN WILL I SEE YOU AGAIN?” |
چه وقت قراره ترا ببینم؟ | ||
WHICH | کدام | “WHICH OF THESE SLIPPERS ARE YOURS?” |
کدام یک از این دمپایی ها از شماست؟ | ||
THEM | آنها را | “PLEASE GIVE THIS TO THEM.” |
لطفاً این را به آنها بده | ||
SOME | بعضی | “PLEASE GIVE THEM SOME OF THE APPLES I BROUGHT HOME.” |
لطفاً کمی از آن سیب هایی را که آوردم به آنها بده | ||
ME | مرا | “CAN YOU GIVE ME SOME APPLES?” |
میشه کمی سیب به من بدی؟ | ||
PEOPLE | مردم | “THERE ARE SO MANY PEOPLE AT THE MALL TODAY.” |
امروز افراد زیادی در مرکز خرید هستند | ||
TAKE | گرفتن | “PLEASE TAKE HOME SOME OF THESE APPLES” |
لطفاً کمی از این سیب ها را ببرید خانه | ||
OUT | بیرون | “PLEASE THROW THE TRASH OUT.” |
لطفاً زباله را بیرون بنداز | ||
INTO | داخل | “MY PUPPY RAN INTO THE WOODS.” |
پاپی من داخل چوب ها میرود | ||
JUST | فقط | “JUST CLOSE YOUR EYES.” |
فقط چشم هایت را ببند | ||
SEE | دیدن | “DID YOU SEE THAT?” |
آیا آن را دیدی؟ | ||
HIM | او را | “I HEARD HIM SINGING EARLIER.” |
من قبلاً شنیدم او آهنگ میخواند | ||
YOUR | شما را | “YOUR MOM IS HERE.” |
مادرت اینجاست | ||
COME | آمدن | “CAN YOUR MOM AND DAD COME TO THE PARTY?” |
آیا پدر و مادرت میتوانند به این محفل بیایند؟ | ||
COULD | توانستن | “COULD YOU HELP ME WITH MY PROJECT?” |
آیا در پروژه ام مرا کمک میکنی؟ | ||
NOW | حالا | “I WANT TO WATCH THIS NOW.” |
میخواهم این را همین حالا تماشا کنم | ||
THAN | نسبت به | “I LIKE THIS CAKE BETTER THAN THE OTHER ONE YOU SHOWED ME.” |
من این کیک را از آن یکی که شما به من نشان دادی بهتر پسندیدم | ||
LIKE | دوست داشتن | “I LIKE THIS BAG BETTER THAN THE OTHER ONE YOU SHOWED ME.” |
من این کیف چمدون را از آن یکی که شما به من نشان دادی بهتر پسندیدم | ||
OTHER | دیگر | “I LIKE THESE SHOES BETTER THAN THE OTHER ONES YOU SHOWED ME.” |
من این کفش ها را از آن یکی که شما به من نشان دادی بهتر پسندیدم | ||
HOW | چطور | “HOW DO I TURN THIS ON?” |
چگونه این را روشن کنم؟ | ||
THEN | بعداً | “WE HAD BREAKFAST AND THEN WE WENT TO CHURCH.” |
ما صبحانه خوردیم بعد به کلیسا رفتیم | ||
ITS | مال او | “I NEED TO READ ITS MANUAL.” |
من باید دفترچه رهنمایش را بخوانم | ||
OUR | مال ما | “THIS IS OUR HOME NOW.” |
حالا این خانه ما است | ||
TWO | دو | “TWO CHEESEBURGERS, PLEASE.” |
لطفاً دوتا برگر پنیری | ||
MORE | بیشتر | “CAN I HAVE SOME MORE MILK SHAKE?” |
میشه یک میلک شیک دیگر نیز بخورم؟ | ||
THESE | این ها | “DO YOU LIKE THESE RIBBONS?” |
آیا این رابین ها را دوست داری؟ | ||
WANT | خواستن | “DO YOU WANT THESE RIBBONS?” |
آیا این رابین ها را میخواهی؟ | ||
WAY | مسیر | “CAN YOU LOOK THIS WAY?” |
میتونی به این سمت نگاه کنی؟ | ||
LOOK | دیدن | “PLEASE LOOK THIS WAY.” |
لطفاً این طرف نگاه کن | ||
FIRST | اول | “SHE WAS MY VERY FIRST TEACHER.” |
او اولین معلم من بود | ||
ALSO | همچنان | “SHE WAS ALSO MY BEST FRIEND.” |
او همچنان بهترین دوستم بود | ||
NEW | جدید | “I HAVE NEW SHOES.” |
من کفش های جدیدی دارم | ||
BECAUSE | بخاطریکه | “I AM CRYING BECAUSE I’M SAD.” |
من گریه میکنم چون غمگینم | ||
DAY | روز | “TODAY IS NATIONAL FRIENDSHIP DAY.” |
امروز روز جهانی دوستی است | ||
MORE | بیشتر | “I HAVE MORE STICKERS AT HOME.” |
من استیکر های بیشتری در خانه دارم | ||
USE | استفاده کردن | “HOW DO I USE THIS?” |
چگونه این را استفاده کنم؟ | ||
NO | نه | “THERE’S NO ELECTRICITY NOW.” |
فعلا برق نیست | ||
MAN | مرد | “THERE’S A MAN OUTSIDE LOOKING FOR YOU.” |
بیرون یک مرد منتظر شماست | ||
FIND | یافتن | “WHERE CAN I FIND RARE FURNITURE?” |
کجا میتوانم مبل بیظیر پیدا کنم؟ | ||
HERE | اینجا | “MY MOM IS HERE.” |
مادرم اینجاست | ||
THING | شی | “ONE THING LED TO ANOTHER.” |
یک چیزی باعث دیگری شد | ||
GIVE | دادن | “GIVE HER THESE PEARLS.” |
این مروارید ها را به او بده | ||
MANY | زیاد | “WE SHARED MANY DREAMS TOGETHER.” |
ما رویاهای زیادی را باهم به اشتراک گذاشتیم | ||
WELL | خوب | “YOU KNOW ME SO WELL.” |
تو مرا خوب میشناسی | ||
ONLY | فقط | “YOU ARE MY ONLY FRIEND HERE.” |
تو اینجا تنها دوست من استی | ||
THOSE | آنها | “THOSE BOOTS BELONG TO MY FRIEND.” |
آن بوت ها متعلق به دوست من است | ||
TELL | گفتن | “CAN YOU TELL ME WHICH WAY TO GO?” |
میتونی به من بگی به کدام مسیر برم؟ | ||
ONE | یک | “SHE’S THE ONE HE’S BEEN WAITING FOR.” |
او دختر همان کسی است که او پسر انتظارش را داشت | ||
VERY | بسیار | “I’M VERY UPSET RIGHT NOW.” |
من فعلاً خیلی ناراحتم | ||
HER | او را | “HER GRANDMOTHER IS SICK.” |
مادر بزرگش مریض است | ||
EVEN | حتی | “SHE CAN’T EVEN STAND ON HER OWN.” |
او حتی نمتونه سرپای خودش ایستاد بشه | ||
BACK | عقب | “I’LL BE RIGHT BACK.” |
الان برگشت میگردم | ||
ANY | هریک | “HAVE YOU HAD ANY LUCK ON YOUR RESEARCH?” |
آیا کدام شانسی در تحقیق خود داشتی؟ | ||
GOOD | خوب | “YOU’RE A GOOD PERSON.” |
تو یک آدم خوبی استی | ||
WOMAN | زن | “THAT WOMAN LOOKS SO POLISHED.” |
آن زن خیلی شیک به نظر میرسد. | ||
THROUGH | از طریق | “YOUR FAITH WILL SEE YOU THROUGH TOUGH TIMES.” |
ایمان شما در سختی ها دیده میشود | ||
US | ما را | “DO YOU WANT TO GO WITH US?” |
آیا شما میخواهید با ما بروید؟ | ||
LIFE | زندگی | “THIS IS THE BEST DAY OF MY LIFE.” |
امروز بهترین روز زندگی من است | ||
CHILD | طفل | “I JUST SAW A CHILD CROSS THE STREET BY HERSELF.” |
من فقط دیدم یک کودک خودش از سرک عبور میکند | ||
THERE | آنجا | “DID YOU GO THERE?” |
آنجا رفته بودی؟ | ||
WORK | کار | “I HAVE TO GO TO WORK.” |
من باید برم کار کنم | ||
DOWN | پایین | “LET’S GO DOWN.” |
بیا پایین بریم | ||
MAY | شاید | “YOU MAY TAKE YOUR SEATS.” |
تو جایگاه خود را پیدا میکنی | ||
AFTER | بعد از | “LET’S HAVE DINNER AFTER WORK.” |
بیا بعد از کار ناهار بخوریم | ||
SHOULD | باید | “SHOULD I BUY THIS DRESS?” |
میشه این پیراهن را بخرم؟ | ||
CALL | زنگ زدن | “CALL ME WHEN YOU GET HOME, OKAY?” |
هر وقت خانه رسیدی بهم زنگ بزن. باشه؟ | ||
WORLD | دنیا | “I WANT TO TRAVEL AND SEE THE WORLD.” |
من میخواهم سفر کنم و دنیا را ببینم | ||
OVER | تمام شدن | “I CAN’T WAIT FOR THIS DAY TO BE OVER.” |
نمیتوانم منتظر باشم این روز تمام بشه | ||
SCHOOL | مدرسه | “MY COUSIN GOES TO SCHOOL HERE.” |
پسر عموی من اینجا به مدرسه میرود | ||
STILL | تا حالا | “I STILL THINK YOU SHOULD GO.” |
من تا هنوز فکر میکنم تو باید بری | ||
TRY | کوشش کردن | “CAN YOU TRY TO BE NICER TO HIM?” |
میشه کوشش کنی با او مهربان تر باشی؟ | ||
IN | داخل | “WHAT’S IN THAT BOX?” |
داخل این باکس چی است؟ | ||
AS | به عنوان | “AS SOON AS I GET HOME, I’M GOING TO START WATCHING THAT SERIES.” |
به محض اینکه خانه برسم، آن سریال ها را نگاه میکنم | ||
LAST | آخرین | “THIS IS MY LAST SLICE OF CAKE, I PROMISE!” |
این آخرین تکه کیک من است، قول میدهم! | ||
ASK | پرسیدن | “CAN YOU ASK THE WAITER TO BRING US SOME WINE?” |
میتونی از گارسون بخواهی برای ما کمی شراب بیاره؟ | ||
NEED | ضرورت | “I NEED SOME WINE TONIGHT!” |
امشب به کمی شراب نیاز دارم | ||
TOO | همچنان | “I NEED SOME WINE, TOO!” |
من هم به شراب نیاز دارم | ||
FEEL | احساس کردن | “I FEEL SO TIRED, I JUST NEED TO RELAX AND UNWIND.” |
من احساس خستگی میکنم، فقط نیاز دارم استراحت کنم و دراز بکشم | ||
THREE | سه | “I HAVE THREE SISTERS.” |
من سه خواهر دارم | ||
WHEN | چه زمانی | “WHEN WAS THE LAST TIME YOU SAW THEM?” |
آخرین باری که آنها را دیدی چی وقت بود | ||
STATE | حالت | “CHECK OUT THE STATE OF THAT SHED, IT’S FALLING APART.” |
وضعیت آن سوله را بررسی کنید، داره جدا میشه | ||
NEVER | هرگز | “I’M NEVER GOING TO DRINK WINE AGAIN.” |
من بار دیگر هرگز شراب نمی نوشم | ||
BECOME | شدن | “OVER THE YEARS WE’VE BECOME REALLY CLOSE.” |
طی سالها ما باهم دوست های صمیمی شدیم | ||
BETWEEN | میان | “THIS IS JUST BETWEEN YOU AND ME.” |
این فقط بین من و تو است | ||
HIGH | بلند | “GIVE ME A HIGH FIVE!” |
یک نمره پنج بده | ||
REALLY | واقعاً | “I REALLY LIKE YOUR PAINTING!” |
من واقعا نقاشی ترا دوست دارم | ||
SOMETHING | کدام چیزی | “I HAVE SOMETHING FOR YOU.” |
من چیزی برای شما دارم | ||
MOST | بیشترین | “SHE’S THE MOST BEAUTIFUL GIRL I’VE EVER SEEN.” |
او زیباترین دختری است که تاحالا دیدم | ||
ANOTHER | دیگر | “I’LL HAVE ANOTHER GLASS OF WINE, PLEASE.” |
لطفاً یک لیوان شراب دیگر | ||
MUCH | زیاد | “I LOVE YOU GUYS SO MUCH.” |
بچه ها من شما را خیلی دوست دارم | ||
FAMILY | فامیل | “YOU ARE LIKE FAMILY TO ME.” |
تو برای من مثل فامیل استی | ||
OWN | صاحب | “I WANT TO GET MY OWN PLACE.” |
من میخواهم مکان خودم را داشته باشم | ||
OUT | بیرون | “GET OUT OF MY ROOM.” |
از اطاقم برو بیرون | ||
LEAVE | ترک کردن | “I WANT YOU TO LEAVE.” |
ازت میخواهم که ترک کنی | ||
PUT | گذاشتن | “PLEASE PUT DOWN THAT BOOK AND LISTEN TO ME.” |
لطفاً آن کتاب را بگذار و به من گوش بده | ||
OLD | پیر | “I FEEL SO OLD!” |
احساس میکنم خیلی پیرم | ||
WHILE | هنگام | “I CAN WAIT FOR YOU HERE WHILE YOU SHOP.” |
من نمیتونم اینجا منتظر تو باشم درحالیکه تو خریداری میکنی | ||
MEAN | معنی | “I DIDN’T MEAN TO SOUND SO ANGRY.” |
من نمی خوهستم که اینقدر عصبانی به نظر برسم | ||
ON | بالای | “CAN YOU TURN ON THE LIGHTS?” |
میتونی لامپ را روشن کنی؟ | ||
KEEP | نگهداشتن | “CAN WE KEEP THE LIGHTS ON TONIGHT?” |
میتونیم امشب لامپ را روشن بگذاریم | ||
STUDENT | شاگرد | “I’VE ALWAYS BEEN A DILIGENT STUDENT.” |
من همیشه یک شاگرد کوشا بودم | ||
WHY | چرا | “THIS IS WHY I DON’T GO OUT ANYMORE.” |
به این دلیل است که من ازین بیشتر بیرون نمیرم | ||
LET | اجازه دادن | “WHY WON’T YOU LET HIM KNOW HOW YOU FEEL?” |
چرا نمیگذاری بفهمه که چه حسی داری | ||
GREAT | عالی | “THIS ICE CREAM PLACE IS GREAT FOR FAMILIES WITH KIDS!” |
این مکان آیسکریم برای فامیل های بچه دار عالی یه | ||
SAME | مشابه | “HEY, WE’RE WEARING THE SAME SHIRT!” |
هی! ما عین لباس را پوشیدیم | ||
BIG | بزرگ | “I HAVE THIS BIG CRUSH ON BRAD PITT.” |
من تصادف بزرگ را با برد پیت دارم | ||
GROUP | گروه | “THE GROUP SITTING ACROSS OUR TABLE IS SO NOISY.” |
این گروهی که نزدیک میز ما نشستن خیلی پر سرو صدا هستند. | ||
BEGIN | شروع کردن | “WHERE DO I BEGIN WITH THIS HUGE PROJECT?” |
من کجا این پروژه بزرگ را شروع کنم | ||
SEEM | به نظر رسیدن | “SHE MAY SEEM QUIET, BUT SHE’S REALLY OUTGOING ONCE YOU GET TO KNOW HER.” |
او شاید ساکت به نظر برسه ولی وقتی او را بشناسی واقعاً اجتماعی است | ||
COUNTRY | کشور | “JAPAN IS SUCH A BEAUTIFUL COUNTRY!” |
جاپان چنین یک کشور زیبایی است | ||
HELP | کمک کردن | “I NEED HELP WITH MY MATH HOMEWORK.” |
من در تکلیف ریاضی ام به کمک نیاز دارم | ||
TALK | صحبت کردن | “CAN WE TALK IN PRIVATE?” |
میشه خصوصی صحبت کنیم؟ | ||
WHERE | کجا | “WHERE WERE YOU LAST NIGHT?” |
شب گذشته کجا بودی؟ | ||
TURN | برگشتن | “IF ONLY I COULD TURN BACK TIME.” |
اگر تنها من میتوانستم زمان را برگرگردانم | ||
PROBLEM | مشکل | “THE PROBLEM IS WE THINK WE HAVE PLENTY OF TIME.” |
مشکل اینجاست که ما فکر میکنیم وقت زیادی داریم | ||
EVERY | هریک | “EVERY PERSON HAS HIS OWN BIG GOAL TO FULFILL.” |
هرکسی هدف بزرگش خودش را داره که به آن برسه | ||
START | شروع کردن | “THIS IS A GREAT TO START TO LEARN THE ENGLISH LANGUAGE.” |
این خیلی عالیه که شروع به آموزش زبان انگلیسی بکنی | ||
HAND | دست | “DON’T LET GO OF MY HAND.” |
دستم را رها نکن | ||
MIGHT | شاید | “THIS MIGHT ACTUALLY WORK.” |
این در واقع کار میکنه | ||
AMERICAN | امریکایی | “THE AMERICAN CULTURE IS SO DYNAMIC.” |
فرهنگ امریکا خیلی پویا است | ||
SHOW | نشان دادن | “CAN YOU SHOW ME HOW TO USE THIS VACUUM CLEANER?” |
میتونی نحوه استفاده از این جارو برقی را به من نشان بدی؟ | ||
PART | قسمت | “THIS IS MY FAVORITE PART OF THE MOVIE!” |
این قسمت فیلم مورد علاقه من است | ||
ABOUT | درباره | “WHAT IS THE STORY ABOUT?” |
داستان در مورد چی است؟ | ||
AGAINST | مقابل | “I AM SO AGAINST DOMESTIC ABUSE!” |
من خیلی مخالف آزار خانگی هستم | ||
PLACE | مکان | “THIS PLACE IS WONDERFUL!” |
این مکان جالبه | ||
OVER | تمام شدن | “SHE KEPT SAYING THIS OVER AND OVER AGAIN.” |
او گفتن این را مکرراً ادامه داد | ||
SUCH | چنان | “HE IS SUCH AN ANNOYING PERSON.” |
او یک فرد آزار دهنده هست | ||
AGAIN | دوباره | “CAN WE PLAY THAT GAME AGAIN?” |
میشه آن بازی را دوباره انجام بدیم؟ | ||
FEW | کمی | “JUST A FEW MORE ERRANDS AND I’M DONE!” |
فقط چند دوستم و خودم انجامش دادیم | ||
CASE | قضیه | “WHAT AN INTERESTING CASE YOU ARE WORKING ON NOW!” |
چه پرونده جالبی را الان دارید کار میکنید | ||
MOST | بیشترین | “THAT’S THE MOST INTERESTING STORY I’VE EVER HEARD.” |
این جالب ترین داستانی هست که تاحالا شنیدم | ||
WEEK | هفته | “I HAD A ROUGH WEEK.” |
هفته سختی داشتم | ||
COMPANY | کمپانی | “WILL YOU KEEP ME COMPANY?” |
میتونی به همراهی کردنم ادامه بدی؟ | ||
WHERE | کجا | “WHERE ARE WE GOING?” |
کجا داریم میریم؟ | ||
SYSTEM | سیستم | “WHAT’S WRONG WITH THE AIRPORT’S SYSTEM?” |
این سیستم هوایی چه اشکالی داره؟ | ||
EACH | هریک | “CAN YOU GIVE EACH OF THEM AN APPLE?” |
میتونی به هرکدام آنها یک سیب بدی؟ | ||
RIGHT | مستحق بودن | “I’M RIGHT THIS TIME.” |
این بار حق با من است | ||
PROGRAM | پروگرام | “THIS COMMUNITY PROGRAM FOR TEENS IS REALLY HELPFUL.” |
این پروگرام اجتماعی برای جوانان کمک کننده است | ||
HEAR | شنیدن | “DID YOU HEAR THAT?” |
آیا آن را شنیدی؟ | ||
SO | بنابرین | “I’M SO SLEEPY.” |
من خیلی خواب آلودم | ||
QUESTION | سوال | “I HAVE A QUESTION FOR YOU.” |
یک سوال از شما دارم؟ | ||
DURING | در جریان | “DURING THE SESSION, I SAW HIM FALL ASLEEP.” |
در جریان این فصل او را خواب آلود دیدم | ||
WORK | کار | “I HAVE TO WORK THIS WEEKEND.” |
من باید این هفته کار کنم | ||
PLAY | بازی کردن | “WE CAN PLAY SOCCER NEXT WEEKEND INSTEAD.” |
در عوض ما میتوانیم آخر این هفته فوتبال بازی کنیم | ||
GOVERNMENT | دولت | “I HOPE THE GOVERNMENT DOES SOMETHING ABOUT THE POVERTY IN THIS COUNTRY.” |
من امیدوارم دولت کدام کاری درمورد فقر انجام بدهد. | ||
RUN | تلاش کردن | “IF YOU SEE A BEAR HERE, RUN FOR YOUR LIFE.” |
اگر اینجا خرس دیدی، بخاطر زندگی ات فرار کن. | ||
SMALL | کوچک | “I HAVE A SMALL FAVOR TO ASK YOU.” |
من یک لطف کوچکی را از شما میخواهم | ||
NUMBER | مقدار | “I HAVE A NUMBER OF FAVORS TO ASK YOU.” |
من چند تا لطف کوچک از شما می طلبم | ||
OFF | خاموش | “PLEASE TURN OFF THE TELEVISION.” |
لطفاً تلویزیون را خاموش کن | ||
ALWAYS | همیشه | “I ALWAYS BRING PEPPER SPRAY WITH ME.” |
من همیشه با خودم سپری فلفلی میارم | ||
MOVE | حرکت کردن | “LET’S MOVE ON TO THE NEXT TOURIST SPOT.” |
لطفاً بیا حرکت بکنیم به ساحه تورستی بعدی | ||
LIKE | دوست داشتن | “I REALLY LIKE YOU.” |
من واقعاً ازت خوشم میاید | ||
NIGHT | شب | “THE NIGHT IS YOUNG.” |
شب جوان است | ||
LIVE | زندگی کردن | “I’M GOING TO LIVE LIKE THERE’S NO TOMORROW.” |
من طوری زندگی میکنم مثل اینکه فردایی نباشد | ||
MR. | آقا | “MR. MORRIS IS HERE.” |
آقای موریس اینجاست | ||
POINT | نکته | “YOU HAVE A POINT.” |
تو یک نکته ای داری | ||
BELIEVE | باور | “I BELIEVE IN YOU.” |
من به تو باور دارم | ||
HOLD | نگهداشتن | “JUST HOLD MY HAND.” |
فقط دستم را نگهدار | ||
TODAY | امروز | “I’M GOING TO SEE YOU TODAY.” |
امروز قرار است ترا ببینم | ||
BRING | آوردن | “PLEASE BRING A PEN.” |
لطفاً یک خودکار بیار | ||
HAPPEN | اتفاق افتادن | “WHAT WILL HAPPEN IF YOU DON’T SUBMIT YOUR REPORT ON TIME?” |
چه اتفاقی می افتد اگر شما راپور خود را به موقع ثبت نکنید. | ||
NEXT | بعدی | “THIS IS THE NEXT BEST THING.” |
این بهترین چیزی بعدی است | ||
WITHOUT | بدون | “I CAN’T LIVE WITHOUT MY PHONE.” |
من بدون موبایلم نمیتونم زندگی کنم | ||
BEFORE | قبل از | “BEFORE I GO TO BED I ALWAYS WASH MY FACE.” |
من همیشه قبل اینکه به بستر خواب برم صورتم را میشورم | ||
LARGE | بزرگ | “THERE’S A LARGE AMOUNT OF DATA ONLINE ABOUT THAT TOPIC.” |
مقدار اطلاعات زیادی در مورد این موضوع در انترنت وجود دارد | ||
ALL | همه | “THAT’S ALL I KNOW ABOUT DINOSAURS.” |
این تمام چیزی است که من در مورد داناسور ها میدانم | ||
MILLION | میلیون | “I HAVE A MILLION QUESTIONS ABOUT THIS BOOK.” |
من یک میلیون سوال در مورد این کتاب دارم | ||
MUST | باید | “WE MUST WATCH THIS MOVIE TOGETHER.” |
ما باید این فیلم را باهم تماشا کنیم | ||
HOME | خانه | “CAN WE GO HOME NOW?” |
میشه حالا خانه بریم | ||
UNDER | در زیر | “I HID IT UNDER MY BED.” |
زیر تخت خوابم پنهانش کردم | ||
WATER | آب | “I FILLED THE TUB WITH WATER.” |
تب را پر از آب کردم | ||
ROOM | اطاق | “HIS ROOM IS AT THE END OF THE CORRIDOR.” |
خانه او در آخر راهرو است | ||
WRITE | نوشتن | “CAN YOU WRITE ME A PRESCRIPTION FOR THIS?” |
میتونی یک پیش نویس برای این موضوع برایم بنویسی؟ | ||
MOTHER | مادر | “HIS MOTHER IS A VERY LOVELY WOMAN.” |
مادر او یک زن بسیار دوست داشتنی هست | ||
AREA | ساحه | “THIS AREA OF THIS HOUSE NEEDS TO BE FIXED.” |
این ساحه این خانه نیاز به ترمیم دارد | ||
NATIONAL | ملی | “THAT VIRUS HAS BECOME A NATIONAL CONCERN.” |
آن ویروس به یک نگرانی عمومی تبدیل شده | ||
MONEY | پول | “SHE NEEDS MONEY TO BUY HER MEDICINE.” |
او برای خرید دارواهایش نیاز به پول دارد | ||
STORY | داستان | “SHE SHARED HER STORY TO THE MEDIA.” |
او داستان خود را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت | ||
YOUNG | جوان | “SHE IS SO YOUNG AND SO HOPEFUL.” |
او خیلی جوان و خیلی آرزومند است | ||
FACT | حقیقت | “IT’S A FACT: SHOPPING CAN IMPROVE YOUR MOOD.” |
این یک حقیقت است: خرید میتواند مد شما رشد دهد | ||
MONTH | ماه | “IT’S THAT TIME OF THE MONTH!” |
آن زمان از ماه است | ||
DIFFERENT | متفاوت | “JUST BECAUSE SHE’S DIFFERENT, IT DOESN’T MEAN SHE’S BAD.” |
فقط به دلیل اینکه او متفاوت است، معنای بد بودن او را نمیدهد. | ||
LOT | زیاد | “YOU HAVE A LOT OF EXPLAINING TO DO.” |
تو خیلی توضیحات داری | ||
RIGHT | راست | “TURN RIGHT WHEN YOU REACH THE CORNER.” |
وقتی به گوشه رسیدی به راست دور بزن | ||
STUDY | مطالعه کردن | “LET’S STUDY OUR ENGLISH LESSONS TOGETHER. |
بیا درس های انگلیسی خود را باهم بخوانیم | ||
BOOK | کتاب | “CAN I BORROW YOUR ENGLISH BOOK?” |
میتوانم کتاب انگلیسی ترا قرض بگیرم؟ | ||
EYE | چشم | “SHE HAS THE PINK EYE.” |
او چشمان گلابی دارد | ||
JOB | وظیفه | “I LOVE MY JOB.” |
من شغلم را دوست دارم | ||
WORD | لغت | “DESCRIBE YOURSELF IN ONE WORD.” |
خودت را در قالب یک کلمه معرفی کن | ||
THOUGH | از طریق | “THOUGH YOU ARE ANGRY NOW, I’M SURE YOU WILL FORGET ABOUT THIS LATER.” |
اگرچه تو فعلا عصبانی هستی، مطمئنم تو در این را بعداً فراموش میکنی | ||
BUSINESS | تجارت | “HIS BUSINESS IS THRIVING.” |
تجارت او رو به رونق است | ||
ISSUE | مشکل | “THIS IS NOT AN ISSUE FOR ME.” |
این برای من یک مسئله نیست | ||
SIDE | طرف | “WHOSE SIDE ARE YOU ON, ANYWAY?” |
تو بالاخره طرف کی هستی؟ | ||
KIND | مهربان بودن | “ALWAYS BE KIND, EVEN TO STRANGERS.” |
همیشه مهربان باش حتی با غریبه ها |